Ahmad yazdany

Ahmad yazdany
قلعه فیروزکوه

۱۳۹۵ مرداد ۳, یکشنبه

بی نماز

جشن بودو جمع بودند عدّه ای ازدوست ها

شاعری هم بود آنجا، پرافاده ، پر ادا

گفته شد با او که ای شاعر بخوان از شعرِ خود

جابجا شد بر سر جایش، چنین کرد ادّعا

بس که معروفم تمامِ شعرهایم خوانده شد

حفظ و از بهرند ، خواندم من از آنها بارها

در خیالم تا که از شعری بخوانم که کسی،

هیچگاه نشنیده باشد هیچوقت و هیچ جا

یک نفر حاضر جواب از کُنج مجلس داد زد

تو نمازت را بخوان ، هرگز نخواندی هیچ جا .

(کوتوال خندان)