Ahmad yazdany

Ahmad yazdany
قلعه فیروزکوه

۱۳۹۴ اسفند ۱۵, شنبه

دام دام دیم

هرصبح بخدمت رفیقان تعظیم
یارانِ گروهِ تلگرام و بیسیم
افسانه ی کودکی محقّق گشته
در پوست دگر چگونه ما می گنجیم
یک دکمه بزن سوارِ امواج بشو
هرجا که دلت خواست برو با تنظیم
یک وِرد بخوان ،بگو شِزِم تا فوراً
حاضر شود هرچه خواستی،لام تا میم
لبخند بزن رفیقِ دنیایِ مجاز
ماهم الکی خوشیم و از آن شادیم
درگیرِ غمِ زمانه هستیم همه
همراهِ همیم و بر اجل میخندیم
لاتانِ خراب و در به در با امواج
هستند چو رستمِ زمان ؛دام دام دیم
احمدیزدانی
کوتوالِ خندان
#طنز#عشق#خنده

عمق چاه

رای می دهم به عمقِ چاه
رای میدهم به چشم ؛نگاه
رای میدهم به مُردنم
رای میدهم به دردو آه.
کوتوال خندان


دکتر

گفت دکتر به یک مریض ؛ آقا
بخور از این دول تو روزی چند
با سه قاشق شروع بکن از آن
تا شود دردهای تو لبخند
گفت بیمار ؛ ای طبیب عزیز
توی منزل فقط دو قاشق هست
با دو قاشق سه تا چگونه خورند؟
کوتوال خندان